کد مطلب:211102 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

امام صادق و نسخه ی برای علاج گناهان
فقال (ع) تعمد الی بستان الایمان فتاخذ منه عروق النیه و حب الندامه و ورق التدبر و بزر الورع و ثمر الفقه و اغصان الیقین و لب الاخلاص و قشور الاجتهاد و عروق التوكل و اكمام الاعتبار و سیقان الانابه و تریاق التواضع تاخذ هذه الادویه بقلب حاضر و فهم وافر با نامل التصدیق و كف التوفیق بم تصغها فی طبق التحقیق ثم تغسلها بماء الدموع ثم تضعها فی قدر الرجاء ثم توقد علیها بنا الشوق حتی زید الحكمة ثم تفرغها فی صحاف الرضا و تروح علیها بمراوح الاستغفار ینعقد لك من ذلك شربة جیدة ثم تشربها فی مكان لا یراك فیه احد الا الله تعالی فان ذلك یزیل عنك الذنوب حتی لا یبقی علیك ذنب فانشاء الطبیب.



یا خاطب الحوراء فی خذرها

شمر فتقوی الله من مهرها



و كن مجدا لا تكن راینا

و جاهد النفس علی صبرها



فرمود دوای درد گناه این است كه غسل تعمید در بستان ایمان كنی و از برگهای نیات پاك و حب ندامت و ورق تدبر و تفكر و به ذرع ورع و میوه فقه كه به فروع احكام اسلام است و شاخه های یقین و خلوص ارادات و پوست استنباط و اجتهاد برای فهم حقیقت و عرق توكل و ظرف اعتبار و موجبات یقین به بازگشت و تریاق تواضع و كرنش و خشیت این ادویه را تهیه كن و با هم مخلوط نموده به قلب خود بریز و با فهم و كیاست و زیركی و توانائی به انگشت تصدیق و اعتراف و گواهی به دل به مال و با توفیق ربانی در طبق اخلاص و تحقیق بگذار و آن گاه به آب دیدگان غسل داده و در كف قضا و قدر و امید گذاشته تسلیم شو سپس اندكی از اخگر شوق بر آن بزن تا حكمت معرفت را زیاد كند و در صحیفه هستی به رضا تن دهد و بر آن آتش عشق باد استغفار بر زن تا شربت مكیف و مقوی حاضر گردد و تو را به جائی رساند، كه جز خدا نبینی این دارو است كه چرك گناه را می زداید و لوث كدورات طبع را محو می كند و دیگر برای تو اثری از عصیان و لغزش باقی نمی گذارد.



[ صفحه 291]



طبیب با حالتی كه در جذبه مقام ولایت مطلقه قرار گرفت گفت:

دل من تمنی می كند اصولی (فورمولی) از این شربت ها باز هم برای من نسخه فرمائی تا در ظرف نفس بریزم و بر تلخی آن صبر كنم و به مجد و غظمت آن برسم -- و نائل به مقام شفای دل گردم [1] .

آن طریق علاج جسمانی بود و این سبك طبابت امراض نفسانی و روحانی بود كه نظایر آن در كتب اخبار زندگانی آن حضرت و فرزندان گرامش زیاد است.


[1] روض الرياحين يافعي ص 42 به نقل طب الامام الصادق ص 20.